باید دید طرح مسئله چه موضوعی را میخواهد حل کند و چطور میخواهیم به نسبت آن ابزارهایمان را تعریف بکنیم؟ ما نهایتا باید به موضوع رشد سطح کیفی انسانها فکر کنیم و اگر قاعدهای میسازیم آن قاعده باید به نفع خود انسانها باشد که ما در فضای شهریمان خیلی وقتها این مسئله را فراموش میکنیم. ابزارها مختلف هستند و معمارها و طراحان بر اساس تعاریفی که از معماریشان میکنند بر اساس نیازهایشان انتخاب میکنند از کدام راه حل مسئله استفاده کنند تا به خواستهشان که حل مسئله است برسند.
همه معمارها تلاش میکنند بر اساس اهدافشان ابزارشان را شکل دهند. ما در دفترمان یک موضوع را دنبال کردیم که چطور میتواند ارتباط با شهر تبدیل شود به یک سناریویی از طریق روشهای مختلف معماری و از طریق تحلیلها ما نهایتا در هر پروژهای تصمیم گرفتیم که چه نوع سناریویی را دنبال کنیم و این سناریو هیچوقت خطی نیست و یک سناریویی است که نمیتواند فقط توسط آنالیزهای کامپیوتری انجام شود. و همواره ما تصمیم میگیریم در هر جا که کدام روش جواب مناسبی خواهد بود به آن زمینه. من به شخصه اعتقاد دارم معماری باید پاسخ زمینهی خودش باشد.»
* پایان بخش اول گزارش جلسه
بخش دوم به زودی بارگذاری خواهد شد